یک فیلم یک زندگی



Captain Marvel

مورد انتظارترین و مرموز ترین شخصیت مارول کمیکز رو امروز دیدم 

کسی که قرار برگ برنده اونجرز در نبرد و شکست تانوس باشه و همه چشم انتظار رونمایی از این قهرمان بودن

نسبت به تمام فیلم هایی که به عنوان پیش زمینه و معروفی یک قهرمان توسط مارول ساخته شده

اگر مرد مورچه ای رو حساب نکنیم ضعیف ترین فیلمی بود که دیدم از نظر داستان و شخصیت کاپیتان مارول

داستان خیلی سر راست و بدون هیچ گونه گیری داره گره های داستانی به راحتی باز میشه 

حادثه کشنده ای رخ نمیده که قهرمان رو در شرایط دشواری گیر بندازه تا زوایه های متفاوتی از لایه های شخصیتی کاراکتر رو بشه

همه گره های داستان با این دلیل که این شخصیت دچار فرامشوی شده و داره پازل های حافظه اش رو کنار هم قرار میده پاسخ داده میشه

در صورتی که برای آشنایی با این شخصیت باید داستان بهتری گفته بمی شد تا سوال های بی جوابی در مورد این شخصیت باقی نمونه

عجله ای که کمپانی مارول برای رسوندن کاپیتان مارول به اونجرز اخر بازی داشتند این ضعف رو بیشتر می کنه

کارول دنورز دشمنان مشترکی با سری نگهبانان کهکشان داره این ویژگی به راحتی باعث می شد کاپیتان مارول در سری نگهبانان حضور داشته باشه

یا می بایست فیلم پیش زمینه این قهرمان از استخوان بندی و معرفی بهتری از قدرت های کاپیتان مارول نشون میداد

تا به راحتی بشه یک قهرمان بزرگ و ناجی انسانها در برابر تانوس رو متصور شد

اگر بهترین حالت بخواهیم در مورد کاپیتان مارول نظر بدیم سوپرمن دنیای ماروله

 بیشتر قدرت و حالت هاش به سوپرمن میخوره قدرت فرا زمینی،قدرت پرواز،چشمان اتشین همه این قدرت ها رو در سوپرمن دیده بودیم

البته نه به طور کلی ولی به نظر من خیلی شبیه سوپرمن بود

در واقع سوپر زن مارول بود بهترین قهرمانان مارول هم به بتمن و سوپر نمی رسند

دومین ضعفی که مشاهده میشه بری لارسن اصلا به درد این نقش نمی خوره درسته برنده جایزه اسکاره

ولی نمی تونه شخصیت کاپیتان مارول رو به خوبی در بیاره و شخصیتی باور پذیری رو  نمایش بذاره

 همیشه فکر میکردم کاترین وینیاک لاگرتا سریال واینکینگ گزینه خیلی بهتریه الان مطمن تر شدم 

کاترین دنورز بیشتر این که یک شخصیت جدی و با ارداه باشه یک کاراکتر شوخ و بذله گوست که از قدرت های قرازمینی برخورداره

هچی برنامه ای برای شکست دشمنانش نداره همه چیز رو با قدرت بی نهایتش شکست میده رقیبی هم نداره

خیلی راحت تحت تاثیرعواطف احساسی قرار میگیره بری لارسن در نمایش سکانس های احساسی و درام هم جذابیتی نداره

اگر بازی اسکارلت جوهانسون رو در کنار بری لارسن قرار بدیدم تفاوت های زیادی رو خواهیم دید

 تزریق بی خود سکانس های طنز برای کمدی کردن بار داستانی فیلم در خیلی از سکانس ها نمکی به همراه نداره

درسته فیلم ثور رگناروک از این نسخه استفاده می کنه و تا حدودی هم موفق میشه

اما قرار نیست همه جذابیت و کشش ثور و مرد اهنی رو داشته باشند و در خلق سکانس های کمدی موفق عمل کنند

بزرگترین سوالی که بعد از دیدن فیلم اونجرز جنگ بی نهایت دیدم این بود که :

 آیا این کاپیتان مارول قراره تانوس رو شکست بده ؟

بدمنی که هیچ چیز نمی تونه سد راهش بشه بزرگترین قهرمانان اونجرز رو به راحتی شکست میده

 اگر کاپیتان مارول سلاح نهایی اونجرز برای شکست تانوس باشه 

و با امتیازی که ممکنه در فیلم اونجز آخر بازی به کاپیتان مارول داده بشه

 و به عنوان بزرگترین و قوی ترین قهرمان دنیای مارول شناخته بشه

 برای من یکی یک ناامیدی بزرگ خواهد بود چرا که این کاراکتر به هیچ وجه در حد تانوس نیست 

ایراد بزرگی و تاثیر گذاری که بیشتر متوجه این فیلم میشه به کارگردانی فیلم برمیگرده

کارگردانی و نویسندگی این فیلم زوج تازه واردی به نام های Anna Boden, Ryan Fleck برای سپرده میشه

 کسانی که تجربه ای زیادی در ساخت فیلم های بلاک باستر ندارند و در کل فیلم های سینمایی ندارند

بیشتر به خاطر کارگردانی قسمت هایی از سریال های تلویزیونی و فیلم متوسط Mississippi Grind معروف شدن

کارگردانی و نویسندگی این دو نفر باعث میشه به خوبی از ظرفیت های بازیگران و داستان فیلم استفاده نشه

در صورتی که اگر تجربه و نبوغ کافی برخودار بودن می تونستند بازی های بهتری،داستان و حوادث بهتری رو در طول فیلم بوجود بیارند

بازیگران بزرگ و نامداری مثل جود لاو،ساموئل ال جکسون،انت بگینگ،دی جیمون هانسو و بن مندلسون در این فیلم حضور داشتند

 به خوبی از تونایی و هنر بازیگران استفاده نمیشه به جز یکی دو تا از بازیگران باقی در حد معمولی بازی می کنند

طبق روال تمام فیلم های بلاک باستر کاپیتان مارول از سکانس پر زرق و برق و جذاب اکشن برخوداره که باعث میشه 

ضعف داستانی فیلم تا حدود زیادی به دست فراموشی سپرده بشه هیجان و گیرایی خوبی به فیلم تزریق بشه تا بینده سرگرم بشه

گریم و طراحی شخصیت های فضایی این فیلم در حد خیلی خوبی انجام شده مشخصه گریم های خیلی سنگینی داشتند

جلو های ویژه این فیلم هم از جذاب و چشم نواز هستند و در بالاترین سطح کیفی قرار دارند

یکی از نکات جذاب این فیلم بازی خیلی خوب ساموئل ال جکسون بود 

بازی قابل قبول و انرژیکی از خودش به نمایش میذاره در واقع یادم نمیاد ساموئل ال جس کی فیلم بد بازی کرده ؟ همیشه خوب بوده

نکته ای که خیلی به چشم میاد کاراکتر نیک فیوری در این فیلم جوان و در ابتدای تاسیس شیلد قرار داره

به همین منظوز باید باید ساموئل ال جکسون رو جوون میکردن و گریم متفاوتی رو به کار می گرفتند

جوان سازی کامپیوتری کاراکتر نیک فیوری خیلی عالی و تا حدودی بی نقص بوده این ویژگی  در تمام طول فیلم خودنمایی میکنه

مطمنا فیلم هایی با محوریت و داستان شخصیت های ابر قهرمانی میکس شده با جلوه های ویژه و بازیگران جذاب همیشه نسخه تماشاگر پسندی هستند

بیشتر مورد توجه و بازخورد قرار میگیره وباعث میشه سود مالی هنگفتی رو به همراه داشته باشه

 ولی کمتر فیلمی رو میشه در این زمینه مشاهده کرد که داستان دیدنی ای و ماندگاری داشته باشه

در هر صورت کسانی که طرفدار فیلم های ابرقهرمانی هستند

 از دیدن جلوه های ویژه جذاب این فیلم لذت خواهند برد و راضی خواهند بود

من به این فیلم امتیاز شش میدم







[/CENTER]






برای خوب بودن یک فیلم میشه معیارهای زیادی رو نام برد و با نگرش و دیدگاه های مختلفی در این زمینه نظر داد

البته و به طور کلی همیشه یک ویژگی به تنهایی ضامن خوب بودن نیست اما چند ویژگی ضامن موفقیته یک فیلمه

بعضی از فیلم توانایی این رو دارند که حال ببینده رو خوب کنند و دقایق لذت بخشی و بوجود بیاورند

 کتاب سیز این قدرت رو داره و به خوبی از عهدش بر میاد این فیلم ویژگی های مثبت خیلی خوبی داره

 که باعث میشه با یک فیلم خوب و ارزشمند طرف باشیم باز ی های عالی و استادانه،کارگردانی در خور توجه 

موسیقی متن جذا و فیلم بردای چشم نواز از نکات قابل توجه این فیلمه .

کارگردانی پیتر فورلی خیلی یکدست و استادانه بود داستان فیلم هم کشش و گیرایی خیلی خوبی داره

به راحتی شما رو تحت تاثیر قرار میده و باعث میشه که برای دیدن فیلم اشتباق و هیجان داشته باشید

فیلم هم با زوایه دید متفاوتی به قضیه نژآدپرستی نگاه می کنه نیازی به شکنجه های کشنده نیست

 همین نکته باعث شده این فیلم جایزه اسکار بهترین فیلم رو به دست بیاره و بهترین فیلم سال بشه

بزرگترین و متماتر ترین ویژگی این فیلم که به نظر به کلی نادیده گرفته شد و بهش بهاد داده نمیشه 

این ویژگی بازی دلنشین و به یادماندنی ویگو مورتنسن در نقش تونی لیپه که برگ برنده این فیلمه

اگر بازی و پرستیژ ویگو مورتنسن رو از این فیلم بگیریم این فیلم به یک پازل ناقص تبدیل میشه 

که تمام پازل رو ناقص می کنه بازی نقش مکمل ماهرشا علی کمرنگ میشه و جذابیت فیلم کاهش پیدا می کنه

شخصیتی که دیدگاه عام پسند و تا حدودی نژادپرستانه داره اما مجبوره این دیدگاه رو نقض کنه

و تکامل پیدا کنه این پیشرفت جز دیدن افرادی بدتر از خودش بوجود نمیاد شخصیت تونی لیپ 

به وساطه حضور همسرش در محدوده خاکستری قرار می گیره و به سمت نژادپرستی کشنده سوق پیدا نمی کنه

تونی به خاطر مشکلات مالی قبول می کنه در نقش بانسر " بادیگارد" دان شرلی نوازنده معروف رو همراهی کنه

تضاد شخصیتی بین دو تیپ مخالف،تونی ادم عامی با یک شخص عصا قورت داده و افاده ای باعث میشه

فیلم در فضاهای کمدی قرار بگیره اما این باعث نمیشه که موضوع اصلی که نژادپرستی بوده،نادیده گرفته بشه

رشد شخصیت تونی از جایی شروع میشه که  می بینه دان شرلی ادم با ارزشیه با استعدادیه مورد احترامه

ولی این احترام فقط در ظاهر نشون داده میشه ادعا  فرهنگ و متمدن بودن شخصیت های سفیدپوست فقط

زمانی وجود داره که دان شرلی در حال نواختن پیانو قرار داره ولی بدون پیانو یک ادم سیاه پوسته که ارزشی چندانی نداره

در صورتی که این رفتار برای دان عادی شده ولی برای تونی غیر قابل درک نیست

حضور ماهرشا علی در نقش یک ادم عصا قورت داده و با ادا و اطواری که فقط در وجود سفیدپوستان دیده شده باعث میشه

شخصیت دان شرلی رو به خوبی به نمایش بذاره و برای به بلوغ رسیدن این شخصیت تلاش زیادی انجام میده

اوج این هنر رو هنگام پیانو زدن دان شرلی دید علی طوری پیانو میزنه که ناخوداگاه حس می کنید با یک نوازدنده پیانوی

چیره دست و حرفه ای سر و کار دارید و  بازیگر واقعا یک نوازنده پیانو درجه یکه و این هنر جزیی از خلاقیت وجودی خودشه

ترکیب ویگو مورتنسن و ماهرشا علی یکی از درخشان ترین تیم بازیگری رو در سال گذشته به وجود میاره

خیلی خوب با هم جفت و جور شدن و فضای های بازیگری زیادی برای هم بوجود میارند که باعث دیده شدن هر دوی اونا میشه

اما نکته ای که در این فیلم برای من خیلی جالب بود روشی بود که نویسنده و کارگردان برای نمایش رفتار نژاد پرستانه ارائه میده

اگر فیلمی مثل دوزاده سال بردگی استیو مک کوئین سعی داشته با سکانس های غیر انسانی مثل شکنجه اسیب های جسمی رو نشون بده

نابودی یک انسان رو به نمایش بذاره پیتر فورلی پا رو فراتر میذاره با استفاده استادانه از داستان و شغل شخصیت اصلی اسیب های روحی 

نژادپرستانه رو نشون میده سکانس هایی مثل استفاده از دستشویی های جداگانه،رستوران ها و هتل مخصوص افراد رنگین پوست

قانون Sundown Town باعث میشه شکنجه روحی رو نشون بده و خردشدن شخصیت درونی یک انسان رو نشون بده

انسانی که از روحی و وانی در هم شکسته است ویران شده و غرورش رو به بردگی کشیدن

این نوع شکنجه از داغ و مارک گذاشتن،شلاق زدن و بردگی کشنده تر و غیر انسانی تر می تونه باشه

یک نوع قتل نفس بدون هیچ گونه ردی که قاتل هیچ وقت به دست قانون گرفتار نخواهد شد

شکنجه جسمی به مرور زمان قابل تحمل شده و به دست فراموشی سپرده میشه عادت میشه ولی اسیب های روحی رو

به راحتینمیشه فراموش کرد  با اون کنار اومد این اسیب تاثیر خودش رو گذاشته و شخص رو شکنجه ابدی می کنه 

بدون هیچ گونه داغی انسان رو به بردگی می کشونه چرا که غرور یک انسان رو  به نابودی کشانده

حرکات و رفتار دان شرلی میتونه بر اثر رخ دادن رفتاری این شکلی بوده باشه به یک درجه بی حسی رسیده 

که باعث شده تحت تاثیر هیچ حرکت جدیدی قرار نگیره در صورتی که این رفتار برای تونی  تازه است و نمی تونه واکنش نشون نده

علاوه بر فیلمنامه خیلی خوب فیلم دیالوگ های سنگین و حساب شده شخصیت ها،حرف فیلم و کارگردان رو رساتر می کنند

بار داستانی فیلم رو بیشتر با احساس ببینده درک میشه کارگردان سعی کرده احساس هم ذات پنداری رو در ببینده زنده کنه

اینکار به خوبی در طول فیلم به کار گرفته شده و ببینده به عنوان تصمیم گیرنده نهایی در مورد کارکترها قضاوت می کنه

موقع دیدن این فیلم به حدی تحت تاثیر و غرق در بازی ویگو مورتنسن و ماهرشا علی،همراه با درام گیرای کتاب سبز قرار می گیرید

 که گذشت زمان رو فراموش می کنید چنان در حال و حوای فیلم غرق شده که تا به خودتون اومدید می بیند که فیلم رو به انتهاست

کمتر فیلمی این ویژگی رو داره حس رضایت و خرسندی رو به شما منتقل می کنه 

هنوز نمی تونم قبول کنم بازی استادانه ویگو مورتنسن مور قبول برگزارکنندگان جایزه اسکار قرار نگرفته

کتاب سبز یکی از بهترین فیلم های ساله حرف های زیادی برای گفتن داره نسبت به تمام فیلم هایی که نامزد

جایزه اسکار شدن شایسته تره حداقل امسال جزء بهرتین فیلم های سال قرار داره

ولی برای ماندگاری در ذهن سینما دوستان این توانایی رو نداره

 فیلم های بزرگتر از این فیلم وجود داره که با گذشت زمان تحت تاثیر قرار نمی گیرند

زمان گزندی به ابهت این نوع فیلم ها نمی رسونه و با گذشت زمان معروف تر هم می شوند

اما فکر می کنم گذشت زمان اثر فیلم رو کم می کنه ولی بازی های شخصیت های اصلی ماندگار تره

سال گذشته اسکار فیلم Three Billboards Outside Ebbing, Missouri رو نادیده گرفت و جایزه رو به فیلم شکل اب داد

متاسفانه امسال هم بازی خوب ویگو مورتنسن نادیده گرفته شده و به یغما میره

امتیازی که به این فیلم می تونم بدم امتیازی بین هشت و نه قرار داره دیدن این فیلم به همه دوستان پیشنهاد میشه

موسقی خوب،داستان و بازی های جذاب،کارگردانی و تدوین هنرمندانه رو در این فیلم خواهید کرد


برنده سه جایزه اسکار :

Best Motion Picture of the Year

بهترین فیلم سال

Best Performance by an Actor in a Supporting Role

بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای ماهرشا علی

بهترین فیلمنامه ارجینال

Best Original Screenplay


برنده سه جایزه گلدن گلوب :

بهترین فیلم سال

Best Screenplay - Motion Picture

بهترین فیلم موزیکال یا کمدی

Best Motion Picture - Musical or Comedy

بهترین بازیگر نقش مککل مرد

Best Performance by an Actor in a Supporting Role in a Motion Picture

 





یکی جدیدترین ساخته های شبکه نت فلیکس ویولت بازساو با بازی جک جیلنهال و به کارگردانی دن گیلروی نام دارد

فیلم در ژانر فیلم های ترسناک،رازگونه قرار می گیرد دومین همکاری مشترک گیلروی و جیلنهال می باشد

داستان فیلم از جایی شروع میشه که یک شخص پیر به نام دیس میمیرد شخصی به نام جوزفینا جسد رو پیدا کرده

 و طی حوادثی بر خلاف وصیت دیس تابلوهای اون رو بر میداره و به کمک یک فروشنده به نام رودرا بازی رنه روسو قصد داره 

این تابلو های متفاوت و عجیب رو به فروش برسونه مورف وندروالت منتقد معروف قصد داره برروی شخصی ناشناخته

این نقاش تازه پیدا شده تحقیق و جستجو کنه خونریزی و داستان از اینجا شروع میشه

از نظر داستان فیلم در حد متوسطی قرار داره ایرادات جدی به داستان فیلم وارده 

عامل و دلیل  اصلی به راحتی برای بیننده رمز گشایی نمیشه و همانند فیلم BirdBox جوابی برای 

این نوع اپیدمی خشونت بار در دنیای هنر داده نمیشه فقط گفته میشه که این نقاشی ها

توسط دیس کشیده شده و هرکسی به نحوی در ارتباط با اثرهای دیس باشه  اسیب می بینه

علت این اتفاقات  این بوده که دیس در دوران کودکی و جوانی شخصیت نرمالی نداشته و گذشته تاریکی داشته 

در ساده ترین نوع فیلم های ترسناک سیر داستانی با ساده ترین ایده منطق داستانی فیلم نشون داده میشه

یکی تسخیر میشه یکی به یک کتاب شیطانی دست پیدا میکنه فضایی ها دست دارند

به هرنحوی برای ببینده دلیلی برای این حوادث ساخته میشه تا ذهن بیننده گمراه نشه

و به جای اینکه از سکانس های و حوادث  لذت ببره و باعث نشه که از بی منطقی روایی داستان گیج  بشه

کارگردان در تمام طول فیلم هیچ تلاشی برای پاسخ دادن به این سوال انجام نمیده مثل اینکه مجبور باشی این فیلم رو ببنی

چرا که دان گیلروی این فیلم رو ساخته جیک جلینهال رو داره و فیلم قبلی به نام شبگرد کار خوبی بوده همین کافیه

دوم یکی از اشتباهات بزرگ فیلم انتخاب زوای اشتون برای نقش جوزفینا بود به هیچ عنوان نمی تونه

این کاراکتر رو زنده کنه یک کاراکتر ساده رو به بدترین شکل و با بیشترین ادا و اطوار به نمایش میذاره

مثل داستان این فیلم این شخصیت هم در جا میزنه و نفس فیلم رو می گیره رو مخ ترین شخصیتی بود که در این چند وقته دیدم

به هیچ عنوان در حد یک بازیگر کاربلد نبوده و نتونسته نقش جوزفینا رو در بیاره نسبت به تمام بازیگران فیلم

در سطح پایینی قرار داره و این نقش فراتر از توانایی این بازیگر بوده برای بازی در این مورد لطف قرار گرفته

یک نکته که در بطن فیلم قرار داره اینه که کسانی که به نوعی هنرمند هستند و دستی در کارهای هنری دارند

مورد اسیب قرار نمی گیرند چرا به ارزش واقعی هنر واقف هستند چه به عنوان یک هنرمند رو به افول به نام پیرز 

که در فیلم دیگر شبکه نت فلیکس بیرد باکس بازی قابل قبلی داشته اینجا هم حضور داره

یا دیگر کاراکتر دمریش تحت تاثیر حوادث شیطانی فیلم قرار نمی گیره ولی کارگزارها،کلکسیونرها

منتقدین هدف اول این حوادث هستند که با قیمت گذاشتن برای روی هنر به ثروت دست پیدا می کنند

یا منتقدینی که بی رحمانه یک اثری هنری بر اساس نگرشی که دارند می کوبند مجازات می شوند

بازی جیلنهال در این فیلم نسبت به فیلم های قبلی و نزدیک به این سبک مثل ویرانی،حیوانات شب زی

 شبگرد در سطح خیلی پایین تری داره شخصیتی که نشون میده زیاد قابل درک نیست از نظر این که

شخصیت دوگانگی رفتاری خاصی داره و یک منتقد معروف هم هست بازی طبیعی و روان نیست

هنگام دیدن ویولت بازساو نوع رفتار مورف برای من به شخصیت التون جان خواننده نامی نزدیک بود

ولی در اواسط فیلم که منتقد به یک شکار تبدیل میشه و رفتار انسانی نمایان میشه گوشه از استاندارد

بازیگری خودش رو به نمایش میذاره البته شخصیت مورف نقش اول داستان فیلم نیست کاراکتر دیده نشده دیس نقش اوله

نکته خوبی که در این فیلم دیدم فیلمبرداری رابرت السویت بود که در برداشت نمای نزدیک از کاراکترها

به کارگیری و استفاده از تصاویری با زاویه دید گسنرده به صورت برداشت های هوایی،فیلمبردای در محیط های بسته

مثل موزه ها و گالری ها با جزئیات و  به صورت طبیعی فیلمبرداری شده که بهترین ویژگی این فیلم بود

ویولت بازساو در محدوده فیلمهایی قرار داره که قصد داره نو اوری داشته باشه حرف زیادی برا گفتن داشته باشه

ولی به هیچ کدام از چیزهایی که ادا داره نمی رسه نه متکی به قدرت بازیگران فیلم می تونه باشه

نه هنر کارگردانی دان گیلوری فیلم رو از سردرگمی بیرون می کشه فقط ایده خوبی داشتند

 ولی در عمل از این ایده به درستی استفاه نکردن از من فقط برای یکبار دیدن خوبه

با یک کار متوسط روبرو هستیم من به این فیلم پنج میدم 








 

من کشتهٔ عشقم،خبرم هیچ مپرسید
گم شد اثر من،اثرم هیچ مپرسید
گفتند که : چونی ؟ نتوانم که بگویم
این بود که گفتم، دگرم هیچ مپرسید
فردا سر خود می‌کنم اندر سر و کارش
امروز که با درد سرم هیچ مپرسید
وقتی که نبینم رخش احوال توان گفت
این دم که درو می‌نگرم هیچ مپرسید
بی‌عارضش این قصهٔ روزست که دیدید
از گریهٔ شام و سحرم هیچ مپرسید
خون جگرم بر رخ و پرسیدن احوال؟
دیدید که : خونین جگرم، هیچ مپرسید
از دوست به جز یک نظرم چون غرضی نیست
زان دوست به جز یک نظرم هیچ مپرسید
از دست شما جامه دو صد بار دریدم
خواهید که بازش بدرم هیچ مپرسید
با اوحدی این دیدهٔ‌تر بیش ندیدیم
بالله ! که ازین بیشترم هیچ مپرسید

اوحدی مراغه ای




امروز فیلم تبریک به هندی Badhaai Ho به کارگردانی امیت شرما رو دیدم

 این فیلم چند وقت به چشمم خورده بود ولی تمایلی برای دیدنش نداشتم

ولی وقتی به عنوان یکی از ده فیلم برتر سینمای هند انتخاب شد فیلم رو دیدم

 سینمای مستقل و خارج از قواعد بالیوود فیلم های خیلی خوبی تولید می کنه 

ولی از بازیگرانی استفاده می کنه که اسم رسم کمتری دارند ولی دلیلی برای بد بودن این بازیگران نیست

داستان فیلم از جایی که پریا کاشویک مادر گولار و ناکول مریض میشه و به پزشک مراجعه میکنه اونجا متوجه میشه باردار شده

هضم و درک این مشکل برای خانواده جیتندر کاشویک  خیلی سخته و بیشتر از اینکه باید این مشکل رو ازدید باقی دور نگه دارند

بارداری پریا باعث بروز مشکلاتی با مادربزرگ میشه و این اتفاق در حالی رخ میده که ناکول با بازی خیلی خوب ایوشمان کورانا

قصد داره با رنه دختری که با اون در یک اداره کار می کنه ازدواج کنه این بارداری ناخواسته وقتی پیچیده تر میشه که پریا 

قصد داره بچه رو نگه داره فصای فیلم در مواجهه ادمها با این حادثه برخورد اقوام و اشنایان عقید و رنه و مادرش

کشمکش هایی که در مدرسه برای کولار رخ میده و تنش هایی که بین مادر بزرگ و پریا بوجود میادداستان زیبا و طنزی رو بوجود میاره

 که به راحتی باعث میشه ببینده به خنده وادار بشه اما نه زورکی و تصنعی

در بین سکانس های طنز برخورد های غیر منطقی و نستجیده ناکول باعث میشه گره این داستان پیچیده تر بشه

و از اواسط فضای کمدی فیلم به سمت و سوی درام نرمش پیدا میکنه این تغییر جهت داستانی دو نیمه متقاوت رو بوجود میاره

اما باعث نمیشه که جذابیت و کشش فیلم کاسته بشه بحث در فضایی منطقی تر پیش گرفته میشه

مثلا سکانسی که ناکول قرار با دوستانش رو به رو بشه و دیالوگ هایی که بینشون  گفت میشه خیلی جالب و خنده داره

فیلم پر از سکانس هایی که بار طنز فیلم از طریق دیالوگها بوجود میاد و باعث خنده میشه

ولی در میان این سکانس های برای تغییر رویه داستان قرار می گیره و باعث میشه فضای فیلم بار کمدی خودش رو بازیابی کنه

یکی از ویژگی های خوب این فیلم داستان یکنواختی است که به نمایش در میاد

داستان از موضوع اصلی به خوبی استفاده میکنه تفاوت دیدگاها و کوته فکری یک جامعه رو یاد اوری میکنه

اما این نکته رو هم تاکید میکنه که نباید به راحتی جمعیت کشور میلیاردی هند رو با بی توجهی افزایش داد

و تلنگری برای فکر کردن و اموزش افراد از طریق حوادثی باشه که در فیلم رخ میده

کارگردانی امیت شرما در این فیلم خیلی خوب و پخته است به خوبی سکانس های طنز رو به درستی مدیریت می کنه

و با خلاقیت از لوس شدن فیلم جلوگیری میکنه و به زور نمیخواد بینده رو به خنده وادار کنه

 و در استفاده از فضای درام فیلم هم بدون هیچ گونه هندی بازی داستان رو پیش می بره

به جز تیتراژ پایانی فیلم فیلم رقص چندانی نداره ولی از صدای خوانده بر روی فیلم استفاده زیادی شده 

موزیک متن فیلم به خوبی کمک میکنه اتفاق ها فیلم به چش بیاد و باعث برجسته تر شدنشون میشه 

ترانه اصلی فیلم به نام مبارک باشه به خوبی و به شکل جذابی به کار گرفته میشه 

گروه سازنده این فیلم خیلی سعی داره آیوشمان کورانا رو به عنوان ستاره و برگ برنده این فیلم رو کنه

نسبت به باقی بازیگران این فیلم بازیگر معروف تریست دو فیلم خیلی خوب ازش دیدم

ولی نمی تونه حریف قدرت بازیگری نینا گوپتا در نقش پریا کاشویک بشه در سکانس های کمدی و درام فیلم

خیلی خوب بازی میکنه و باقی شخصیت ها رو درفضای طنز به کار می گیره و به خوبی نقش یک زن باردار رو بازی میکنه

گروه بازیگری این فیلم خیلی خوب و روان بازی می کنند تمام نقش های اصلی بازی های قابل قبولی دارند

Surekha Sikri در نقش مادربزرگ،گاجراج رائو در نقش جیتندر کاشویک،سانیا مالهوترا در نقش رنه به خوبی از پس اجرای نقش هاشون بر میان

اما به نظر من نینا گوپتا در نقش پریا و Surekha Sikri در نقش مادربزرگ عالی بازی می کنند و نقش های ماندگاری رو بوجود میارند

نقش های فرعی تاثیر گذاری خوبی بر داستان فیلم دارند و شخصیت های اضافه و بی خاصیتی نیستند

اگر به سینمای هند به دور از خالی بندی ها و ستارگان پر زرق و برق با لوکیشن های چشم نواز علاقه دارید

 این فیلم رو از دست ندید مطمن باشید سینمای بالیوود به دور از خان ها و سوپراستارها حرف های بیشتر و داستان بهتری برای گفته شدن دارند

 اگر یکی دو سکانس در این فیلم وجود نداشت به راحتی می شد فیلم رو خانوادگی دید و از دیدنش لذت برد

یک نکته رو هم بگم فیلم خجالت نکش به کارگردانی رضا مقصودی هم همین داستان رو داره

این فیلم قبل از این سوژه در سینمای ایران استفاده کرده از داستان خیلی نزدیکی به هم برخوردارند

خجالت نکش در فضای روستایی ایران رخ میده اما مبارک باشه در فضای شهری و هندی وار ساخته شده

این شباهت برام جالب اتفاقا چند وقت پیش این فیلم رو دیدم فکر میکنم شاید بالیوود از این سوژه کپی کرده


هشتم دی ماه 1397



دانلود سریال Dogs of Berlin

Dogs.of.Berlin.S01.WebRip.H264.Rbb


https://ayefiles.com/cklq1y5arc16/Dogs.of.Berlin.S01E01.WEBRip.H264-RBB.mp4.html

http://fileflares.com/2px8rjer5yh4/Dogs.of.Berlin.S01E01.WEBRip.H264-RBB.mp4.html

==========================

https://ayefiles.com/6yxrhs86mlcd/Dogs.of.Berlin.S01E02.WEBRip.H264-RBB.mp4.html

http://fileflares.com/zumx07sx09ia/Dogs.of.Berlin.S01E02.WEBRip.H264-RBB.mp4.html

=========================

https://ayefiles.com/sir14rqge8zt/Dogs.of.Berlin.S01E03.WEBRip.H264-RBB.mp4.html

http://fileflares.com/zofu6pyfokny/Dogs.of.Berlin.S01E03.WEBRip.H264-RBB.mp4.html

===========================

https://ayefiles.com/1ewsz4tuo1yu/Dogs.of.Berlin.S01E04.WEBRip.H264-RBB.mp4.html

http://fileflares.com/4dmzeuc78q17/Dogs.of.Berlin.S01E04.WEBRip.H264-RBB.mp4.html

============================

https://ayefiles.com/xdir63abom30/Dogs.of.Berlin.S01E05.WEBRip.H264-RBB.mp4.html

http://fileflares.com/ikbiqp9b4qqb/Dogs.of.Berlin.S01E05.WEBRip.H264-RBB.mp4.html

============================

https://ayefiles.com/xe1opnsqum42/Dogs.of.Berlin.S01E06.WEBRip.H264-RBB.mp4.html

http://fileflares.com/osdjuqs6157i/Dogs.of.Berlin.S01E06.WEBRip.H264-RBB.mp4.html

==========================

https://ayefiles.com/jgaxc2sn3tse/Dogs.of.Berlin.S01E07.WEBRip.H264-RBB.mp4.html

http://fileflares.com/7t945xpctm2d/Dogs.of.Berlin.S01E07.WEBRip.H264-RBB.mp4.html

===========================

https://ayefiles.com/a0b9frvogoqf/Dogs.of.Berlin.S01E08.WEBRip.H264-RBB.mp4.html

http://fileflares.com/2uvqrntjnhwf/Dogs.of.Berlin.S01E08.WEBRip.H264-RBB.mp4.html

==========================

https://ayefiles.com/sf97s387zd3j/Dogs.of.Berlin.S01E09.WEBRip.H264-RBB.mp4.html

http://fileflares.com/jqzzs25guscr/Dogs.of.Berlin.S01E09.WEBRip.H264-RBB.mp4.html

============================

https://ayefiles.com/681i2mnpdc4m/Dogs.of.Berlin.S01E10.WEBRip.H264-RBB.mp4.html

http://fileflares.com/vpkduzetpl2a/Dogs.of.Berlin.S01E10.WEBRip.H264-RBB.mp4.html


داستان سریال :

پس از مرگ یک فوتبالیست آلمانی ترک تبار، دو پلیس متفاوت از نظر اخلاق و رفتار

 باید با دنیای خلافکاری آلمان روبرو شوند

 و هر کدام باید خودشان نیز دست به کارهای خلافی بزنند. 

Fahri Yardim نقش Erol Birkan یکی از این پلیس ها 

و Felix Kramer (بازیگر سریال Dark) نقش Kurt Grimmer پلیس رقیب را بازی می کند.


زیرنویس پارسی 






دانلود فیلم Black 47 2018
      


وقتی تصمیم میگیرم یک فیلم رو شروع کنم اگر این حس بهم دست داد فیلم خوبیه این باعث و انگیره دیدن و ادامه میشه

اگر تکته یا ایده و حرف جدیدی در ابتدای فیلم نبینم با بدبینی فیلم رو ادامه میدم 

اگر تا بیست دقیقه ابتدایی فیلم تی به هم نده و جذبش نشم ادامش نمیدم یا از گزینه فوروارد استفاده می کنم

بیشتر اوقات این حس به خوبی کمک میکنه و به کارم میاد 

کلا سبک و ژانر فیلم برای من فرقی نداره فیلم باید حرفی برای گفتن داشته باشه هرچی میخوادب اشه

حس کنمارزش وقت گذاشتن روداشته باشه Black '47 ویژگی های یک فیلم خوب رو داشت راضی کننده بود

فیلم از جایی شروع میشه  که فینی یک رنجر ایرلندیه که در ارتش بریتانیا خدمت می کنه قصد دیدن مادرش رو داره

قحطی و گرسنگی بیشتر مردم بی خانمان و اواره کرده و مردم تحت بردگی لردهای پولدار منطقه قرار دارند

 خانواده فینی توسط لرد کارمایکل از زمینشون اجدادیشون بیرون رانده می شوند اینکار باعث میشه 

اتفاق تراژدیک و غمناکی برای برادر زاده فینی رخ بده اینکار باعث میشه

 که فینی از تمام تجربیات و مهارت هایی که در ارتش یاد گرفته برای انتقام گرفتن استفاده کنه

فینی به دلیل درگیری با افراد لرد کارمای ل مجرم شناخته میشه و تحت تعقیب قرار میگیره

برای این کار از فرمانده سابقش هانا با بازی" Hugo Weaving " کمک گرفته میشه

داستان و اتفاقاتی که در این میان رخ میده ریتم و کشش داستانی فیلم در حد خوبی بالا نگه میداره

فیلم از روایت و فیلمنامه خیلی خوبی برخورداره که تا انتها ریتم منسجم خودش رو حفط می کنه و از زیاده گویی پرهیز می کنه

و اسیر شعار زدگی یا  قهرمان سازی های ابکی قرار نمی گیره و قصد نداره بار احساسی فیلم رو بی خود بالا ببره

داستان از پیوستگی خوبی برخودارن حوادث و شخصیت های فرعی به خوبی به پیشبرد داستان کمک می کنند

 کاراکترها واقعی و باور پذیر بوده و به خوبی توسط تیم بازیگری به نمایش گذاشته میشه 

 بازی هوگو ویوینگ بازیگر ماتریکس و جیمز فرش ویل بازیگر نقش وینی و استیفن ری بازیگر فیلم وی برای انتقام بسیار قابل قبول بوده

در اصل می تونم بگم یکی از ویژگی های بارز این فیلم که بعد دیدن در ذهنم موندگار دشه بازی خیلی خوب و یکدست جیمز فرش ویل بود

برای اولین بار بود که از این بازیگر فیلم می بینم خیلی سرتر از هو ویوینگ بزرگ بازی کرده بود برای این نقش بهترین انتخاب بود

یکی از نکات قابل توجه این فیلم لوکیشن و طراحی صحنه این فیلم بود که سکانس ها ی فیلم خیلی به واقعیت نزدیک بودن

و فضای تیره و تار فیلم رو به خوبی به نمایش میذاره و برای واقعیت بخشیدن به سکانسهای فیلم ریز بینی و خلاقیت خوبی به کار بردن

تعقیب و گریز و شکار کسانی که در سرکوب خانواده فینی دست داشتند پایه و اساس فیلم قرار داره

با گذشت زمان فیلم انتقام شخصی به یک حرکت رابین هودی تبدیل میشه که قصد داره جلوی زور و ستم قرار بگیره

این حرکت باعث میشه غول بزرگ اشرافی گری ابهت خودش رو از دست بده

ششمین کار لنس الی به بهترین اثر کارگردن تبدیل شده و تجربه و اثر قابل قبولی رو در کارنامه هنریش به ثیت می رسونه

نشون میده که اگر یک داستان به ظاهر تکراری از دیدگاه و زاویه دید مناسبی نشون داده بشه 

توانایی تبدیل شدن به یک اثر تاثیری گذار و تماشاگر پسند رو خواهد داشت

از دیدن این فلم پشیمان نخواهید شد


فیلم هایی که باید دید


بیست و هفتم

آذر 

 نود هفت




من از فیلم هایی لذت می برم که قدرت داستان گویی داشته باشه

یعنی بتونه یک داستان رو به خوبی روایت کنه مخصوصا اگر  کوتاه باشه

 و از هر نظر متفاوت باشه و چاشنی غافلگیری در این نوع فیلم ها به وفوربه کار گرفته بشه

برداران کوئن در فیلم که تصنیف باستر اسکراگز نام داره خیلی خوب و متفاوت کار کردن بویژه در بخش فیلمنامه

از تجربیات و خلاقیت ذاتی که در وجود این دو نفر وجود داره به خوبی بهره بردن و سبک جدیدی رو به کار گرفتند

پشت تمام شخصیت ها و داستان هامفهوم های زیادی وجود داره و قصد داره همه قصه گو باشه همه پند دهنده

 اما بشترین حرفی که در این فیلم وجود داره و گریزی از اون نیست

سرنوشت و سراشیبی که شخصیت ها به سوی مرگ طی می کنند خود نمایی میکنه اما نه همه کاراکترها

طنز کم رمقی که در این فیلم وجود داره به سرعت تلخی و سیاهی خودش رو نشون میده

قدرت سرنوشت و حتمی بودن مرگ رو تثبیت میشه در دو سه قسمت این موضوع بیشتر جریان داره

باستر اسکراگز قهرمانیه که فک نمی کنه بمیره برنامه برای هم نداره ولی مرگه اوج بی برنامگیه

در اپیزود نزدیک الگودونز جیمز فرانکو از دست مرگ فراری نداره فقط زمانش به تاخیر می خوره ولی حتمیه

یا در اپیزود دختری که شوکه شد مرگ به غیر قابل تصور ترین حالت به ببینده نشون داده میشه دیر رخ میده ولی اتفاق می افته

دقیقا مرگ در زمانی اتفاق می افته که اصلا فکرش رو نمی کنید این جذاب تریم ویژگی هر اپیزوده که غیر منتظره رخ میده

هر شخصیتی که در این فیلم مقدر شده بمیره راه گریزی نداره مثل انسانی که از مرگ گریزی نداره

اتفاق خواهد افتاد زمان باعث تاخیر میشه ولی جلودارش نیست مثل کاراکتر الیس لونگبادو ولی اگر قرار باشه

یک کاراکتر در گمراه کننده ترین حالت ممکن کشته نشه این اتقاق رخ نخواهد داد یا برای فرار از مرگ گریزی وجود نداره مثل اپیزود اخر

شکل و فرم این فیلم بر اساس ژانر وسترن ساخته شده و د رواقع فقط اسم این ژآنر رو یدک می کشه 

مفهوم یک ژانر در این فیلم وجود نداره فقط یک عنوان برای ماجراجویی تازه برای کوئن هاست

باستر اسکراگز بیشتر به یک یک فیلم دارم کمدی سیاه و پوچ تمایل داره با سبک نوینی از داستان گویی

که خاص برداران کوئن هست در این فیلم و باقی کارهای انها به نمایش گذاشته شده اما در این فیلم نمایان تره

دقیقا اگر بدونه هیچ گونه اطلاعی این فیلم رو ببینید بعد از یکی دو اپیزود حس خواهید کرد

امضای بردارن کوئن پای این فیلم قرار گرفته چرا که در فیلم هایی مثل او بردار کجایی 

شهامت واقعی،Intolerable Cruelty قاتلین پیرزن،جایی برای پیرمرد ها نیست

این سبک سیاق و شخصیت ها وجود داره ویژگی بارز این دو نفره یا از کوئن ها تقلید میشه

دقیقا میتونم بگم دو سه تا از این شخصیت رو در فیلم های قبلی کوئن ها دیدم

یکی از عوامل جذابیت این فیلم رو باید تدوین فیلم دونست در بهترین حالت و سکانس ها کات داده میشه

یعنی بدون اضافه کاری داستان و شخصیت ها به پایان می رسند و اپیزود تموم میشه

دیالوگ ها از پختگی خوبی برخوردارند و به شخصیت ها در پیش برد کاراکتر کمک زیادی می کنند و به رشد شخصیت کمک می کنند

در مدت زمان کمکی از طرق گفتگو میشه با شخصیت ها و نوع رفتارهاشون تا اندازه ای که نیازه اشنا شد مثل اپیزو اخر به نام جنازه

فیلم بردای این فیلم به خوبی فضای یک لوکیشن رو به نمایش میذاره و زیبایی بصری چشم نواز  روبه نمایش میذاره

اطلاعات دقیق و کاملی از فضای و و لوکیشن فیلم  به ببینده نشون میده که داستان در کجا قراره رخ بده 

در اپیزود "دره تماما طلا " این ویژگی به زیبایی یک فیلم مستند کار شده در اپیزود " جنازه اخرین اپیزود این فیلم "

فیلمبرداری در فضای بسته و تنگ یک درشکه به خوبی و با وسعت دید مناسبی گرفته شده

کارگردانی و به بازی گرفتن از ستاره های این فیلم خیلی حرفه ای و بی نقص بوده

یکی از نکات مثبت و جذاب این فیلم بازی هایی است که به زیبایی اجرا شده است

بازی لیام نیسون در اپیزود منبع درامد این بازیگر از شخصیت های اکشن دور می کنه،تام ویتس در اپیزود دره تماما طلا

بیک هک،زویی کازان بازیگر فیلم Big Sick ،گراینگر هاینس در اپیزود دختری که شوکه شد 

پخته و بدون نقص نقش بازی می کنند و لیاقت تعریف و تمجید رو دارند

شاید تصنیف باستر اسکراگز بهترین فیلم براردارن کوئن و بهترین فیلم سال نباشد

ولی یکی از متفاوت ترین و جذاب ترین کارهای این دو در زمینه کارگردانی و نویسندگی خواهد بود

و  مطمنا یکی از بهترین و داستان گو ترین فیلم های امسال می باشد

که با مهارت خاصی قدرت نویسندگی و داستان گویی به شیوه کلاسیک رو قاب سینما به نمایش میگذارد

امیدورام شبکه نت فلیکس و بردارن کوئین برای ادامه همکاری در این نوع فیلمسازی در مدیوم تلویزیون به توافق دست پیدا کنند

هنر و خلاقیت هنرمندانی مثل براردان کوئن و حمایت های همه جانبه شبکه نت فلیکس باعث ساخته شدن فیلم های بی نظیری میشه




دانلود سریال دایی جان ناپلئون

با بالاترین و کمیاب ترین کیفیت ممکن


این نسخه از سریال توسط شبکه من و تو پخش شده 

بهترین کیفتی است که از این سریال وجود داره

قبلا چند نسخه از این سریال رو دانلود کرده بودم ولی هیچ کدام

کیفیت تصویر خوبی نداشتند ولی این نسخه خیلی عالیه



https://www.file-up.org/u08mcpl4oi79

https://www.file-up.org/idza9zqvwms9

https://www.file-up.org/0vm964o0yetm

https://www.file-up.org/0ryi7t1cs2mq

https://www.file-up.org/wg7wb3awm9t2

https://www.file-up.org/4agex0bqur79

https://www.file-up.org/7yvt4369mrph

https://www.file-up.org/o4za7upb44sz

https://www.file-up.org/y7067xf11ils

https://www.file-up.org/fwuodrhsltue

https://www.file-up.org/bu79vr9d8wdw

https://www.file-up.org/2vu4akccggf5

https://www.file-up.org/eljimxcwfn8b

https://www.file-up.org/7ib9p7e3b8v4

https://www.file-up.org/el4m3koepal2

https://www.file-up.org/jsbfdf7cfyuy





Earth : One Amazing Day

زمین : یک روز شگفت انگیز

 روایت کننده :

Robert Redford

Jackie Chan 


یکی از بزرگترین موهبت هایی که از طریق سینما و تلویزیون نصیب ما شده 

دیدن مستند هایی است که باعث میشه با شگفت انگیز ترین حیوانات،مکان ها و حوادث اشنا بشیم

 و درک بهتر از کره خاکی داشته باشیم و  شگفتی های بی نظیر طبیعت در قاب تلویزیون نظاره گر باشیم

اگر این موهبت وجود نداشت دیدن و درک خیلی از معجزاتی که در افرینش یک جاندار وجود داره غیر ممکن بود

علاوه بر این دست یابی به جاهای بکر و دیدنی نیازمند هزینه های گزافی است که از عهده هرکسی بر نمیاد

و عملا این تجربه رو هم باید یک امتیاز لوکس برای قشر ثروتمند جامعه حساب میکردیم

زمین یک روز شگفت انگیز  در قالب بیست و چهار ساعت ما رو با حیوانات شگفت انگیزی اشنا می کنه

که عملا هیچ گونه شناخت و اگاهی و درکی نسبت به موجودیت شون نداشتیم و نخواهیم داشت

این مستند در رسای بزرگی و یکتایی کره زمین ساخته شده جایی که در تمام کهکشان ها بی همتاست

فیلم یک روز از زندگی یکی از حیوانات رو در یک شبانه روز رو در کره زمین رو به نمایش میذاره

این یک روز در حالی سپری میشه که یک حیوان در حال فرار و تلاش برای زنده ماندن یا پیدا کردن غذا و شکار طی میشه

پیدا کردن پناهگاه،فرار از گرمای کشنده،تعیین محدود قلمرو و جنگ برای حفاظت از جفت

تلاش برای بقا و اغاز روزی دیگر سپری میشه زندگی ای که همیشه در شکار یا شکار شدن سپری میشه

 این مستند ویژگی های خیلی عالی و چشم نوازی داشت که باعث شد تمام ثانیه هاش لذت ببرم

اول انتخاب و معرفی حیوانات کمیاب و نادری بودکه برای من یکی ناشناخته بودن مثل کشف یک موجود پنهان بود

الب تر اینکه این موجوداتیدر عصر تکنولوژی و اینترنت برای ما ناشناخته و گمنام هستند

دوم فیلمبرداری فوق العاده زیبا همراه و نزدیک به سوژه با بالاترین کیفیت تصویری بود خس میکردم

فیلمبردار داره با این موجود قدم به قدم حرکت میکنه و به صورت نامریی داره واکنش های این حیوان رو رصد می کنه

در دو سه سکانس از این مستند مات و مبهوت فیلمبرداری بی نظیر این فیلم شده بودم بی نهایت زیبا و اثر گذار بود

موسیقی زیبا و پر حرف Alex Heffes مکمل بی نظیری برای فیلمبرداری ابن مستند بود اثر گذار و  گوش نواز بود

در اوج تلاش برای بقا،شادی و مرگ در چنگال شکارچی موسیقی به خوبی حس حادثه رو منتقل میکنه ریتم موزیک متن به شکلی بود

که با گوش دادن به موسقی می تونستم ریتم و ضرب اهنگ اتفاقی که بری اون حیوان رخ داده رو با گوشم درک کنم

مستند از چهار گوشه دنیا زندگی یک روزه موجوداتی رو سافاری افریقا تا کوه های بانگ ژو چین تا اقیانوس ها تصویرر برداری شده

تا درک و بینش متفاوتی رو در برابر عظمت پروردگار و کوچک بودن انسان در برابر طبیعت و کره زمین به ما پیش چشم ما میاره

و نشون بده که انسان تنها مالک این کره خاکی نیست و جز کوچکی از این چرخه زندگی که فقط با خودخواهی روی این کره زندگی میکنه

سکانس های بی نظیری مثل : نبرد کمتر دیده شده زرافه ها این یکی برای خودم عجیب بود،زندگی ایگواناها وارث دایناسورها،زندگی فانتزی پانداها

زندگی اسارت بار ناروال ها در میان یخ ها،زندگی اجتماعی نهنگ ها،زندگی سرخوشانه تنبل ها،

زندگی سرسختانه پنگوئن های ریش خطی برای تامین اذوقه و شکار،اشنایی با نقاشی بی نظیر طبیعت مرغ مگس خوار

زندگی یک روزه و عاشقانه " ه یک روزه " همگی زیبایی های کم نظیر و خیرکننده این مستند بودن

که با صرف هزینه های زیاد فیلمبرداری شده تا زیبایی و برزگی کره زمین رو به پیش چشم ما بیارند

راوی این مستند رابرت رد فورد بزرگ و چکی چان معروف بودن که تا وقتی جزئیات فیلم رو دیدم متوجه نشدم

صدای جالبی داشتند واقعا یک بازیگر باید بتونه از تمام ویژگی ها و توانایی هاش به درستی استفاده کنه


من به این مستند نه میدم حتما این فیلم شگفت انگیز ببینید 






فیلم موتورهای فانی به کارگردانی کریستین ریورز Christian Rivers در دنیای پسا اخرزمانی رخ میده

دنیا بر اثر یک جنگ که به نام جنگ شصت دقیقه ای نامیده می شود نابود شده

بازماندگان در شهرهای متحرکی زندگی می کنند که برای بقا،شهرها و منابع باقیمانده رو شکار می کنند

داستان در شهر متحرکی به نام لندن می گذرد که قصد دارد تمام شهرهای متحرک رو تصرف کند

یکی از مورد انتظارترین فیلم هایی بود که برای دیدنش  انتظار می کشیدم فقط به خاطر اسم پیتر جکسون به عنوان

نویسنده و تهیه کننده این اثر و کارگردان فیلم که مدیر جلوه های ویژه تمام سری ارباب حلقه ها و هابیت بود

فیلم از نظر جلوه های ویژه در سطح بالایی قرار داره هیچ کم و کاستی وجود نداره خوب کار شده

از نظر من این فیلم سه ایراد بزرگ و کشنده این اثر داشته که باعث شده به یک بلاک باستر موفق تبدیل نشه

اول اینکه کارگردان فیلم اولی برای این پروژه کارایی نداشت دقیقا بیشتر از یک مدیر تولید خلاق فراتر نرفته

این فیلم به ابزاری به جز استفاده از جلوه های ویژه نیاز داشت که کارگردان این عنصر رو نتونسته به کار بگیره

دوم استفاده ار بازیگران کم نام و نشان باعث شده فیلم جذاب و گیرایی خوبی نداشته باشه و به یک اثر قوی تبدیل نشه

نه اینکه نباید به هیچ بازیگر تازه کاری قدرت عرض اندام داد در واقع باید به کسی استعداد داره کمک کرد 

بها داد تا توانایی خودش رو بروز بده اما به وقتش تا بتونه باعث پیشرفت در کارنامه بازیگریش و دیه شدن بشه

بیشتر بازیگران نقش های اصلی و تاثیر گذار این قدرت و توانایی نقش اول بودن رو نداشتند

 بازیگران سریال های تلویزیونی بریتانیا هستند هیرا هلمار Hera Hilmar بازیگر سریال شیاطین داوینچی

جیهائه Jihae خواننده و بازیگر کره ای که بدترین انتخاب این فیلم بود که نتونسته کاراکتر انا فنگ رو خوب و باور پذیر در بیاره

یکی از کاراکترهای اصلی این فیلم شخصیت فنگ بود رابرت شیهان بازیگر سریال Misfits از نقش های اصلی این فیلم بودن

نقش ها فراتر از توانایی های این بازیگران بود حتی انتخاب بازیگران کهنه کار برای بعضی از کاراکترها قابل قبول نبود

بازیگر بزرگی مثل هوگو ویوینگ هم قدرت و کاریزمای یک بدمن به تمام معنا رو در این فیلم نشون نداده

شاید از این بازیگر و بازیگران به خوبی استفاده نشده که بازم به کارگردان فیلم بر میگرده و یک ایراد بزرگه

سوم اینکه داستان لایه ها و حوادث زیادی رو شامل میشه که به طور جذابی در طول فیلم به کارگرفته نمیشه

در واقع میشه گفت بدون حوادثی که در گذشته رخ داده و اینده شخصیت ها و داستان فیلم رو تحت تاثیر قرار میده

 هیچ تغییری در روند داستان و شخصیت ها به وجود نمیاره قدرت داستان گویی فیلم و ارتباط بین حوادث در حد بالیوود قرار داره

البته وقتی اثری با تکیه بر استفاده از بازیگران اسیایی و اروپایی و ربط دادن داستان به این کاراکترها رخ میده

حوادث بر اساس کاراکتراهای غیر امریکایی رخ میده فیلم برش کافی در بازار نداره و ساختار نامنسجم فیلم این ایراد رو تکمیل می کنه

کلا انتخاب بازیگر در این فیلم بسیار ناامید کننده است انگار پیتر جکسون هیچ کاری با این فیلم نداره 

نکته ای که باید در نظر گرفت فراتر از اسم پیتر جکسون در این فیلم استفاده ای نشده

 و سبک و روش فیلم سازی و قدرت کارگردانی شخص بزرگ و باتجربه ای مثل پیتر جکسون در این فیلم دیده نمیشه

اگر شخصی مثل پبتر جکسون این فیلم رو می ساخت همه چیز فرق می کرد  اما با انتخاب کریستین ریورز

تمام ایده و جذابیت داستانی این کتاب به هدر میره هم شروع ناامید کننده برای کارگردان فیلم رخ میده

اگر به فیلم های متکی به جلوه های ویژه پر از زرق و برق علاقه دارید این فیلم شما رو راضی می کنه

اما اگر یک فیلم با ایده و داستان خلاقانه علاقه دارید این فیلم شما رو راضی نخواهد کرد

دقیقا میشه گفت خلاقیتی در این فیلم وجود نداره



 

 

بعضی از کاراکترها فقط برای یک زمان خاص ساخته شدن 
بعد از یک دوره ابهت و کارایی خودشون رو از دست میدن 
فیلم های اکشن با جلوهای ویژه بزرگ و ناب استفاده از بهترین تکنولوژی روز دنیا
هزینه سرم سام اور و به کارگیری بازیگران حرفه ای و جذاب به همراه ایرادتی مثل
کهولت ستاره فیلم عدم وجود داستان در خور توجه و مرتبط با روند داستان قهرمان فیلم
باعث میشه جذابیت و ابهت فیلم کاراکتر خدشه دار بشه و افسوس از بین بردن
خاطرات قدیمی رو بوجود بیاره چرا نسخه قدیم خیلی سرتر بود و برای حال حاضر نخ نما شده باشه
دقیقا باید اینو نکته رو گفت :
لطفا این فیلم را با احتیاط ببینید خطر از بین بردن خاطرات و نوستالژی خوب گذشته
این قسمت رامبو هم همین ایراد رو داره هیچ چیزی برای جذاب بودن نداره
 اکشن ابکی به تنهایی برگ برنده فیلم نیست استالونه هم دیگه مثل قدیم قبراق نیست
نه داستان کشش لازم داره نه بازیگرها به خوبی بازی می کنند

بدتر اینکه کارگردانی خوبی هم وجود نداره فقط دارند از برند رامیو استفاده می کنند همین

عجیب تر اینکه کارگردان فیلم ادرین کرانبرگ فیلم دیدنی Get the Gringo با بازی مل گیسبون

و کارگردانی چند قسمت سریال Narcos و Narcos: Mexico رو در کارنامه داره

ولی برای فیلم رامبو اخرین خون خلاقیت چه در داستان و روند فیلم از خودش بروز نمیده
تمام این فیلم به بیست دقیقه انتهایی فیلم خلاصه میشه که روند فیلم عوض میشه
اگر شما فقط دقایق انتهایی رو ببیند کمی از کاراکتر رامبو رو خواهید دید نه بیشتر
اونم با اغراق در خونریزی و به کارگیری روش های متنوع قتل عام
فقط میشه تنها نکته مثبت فیلم های رو در اجرای خوب سکانس های اکشن و درگیری دونست
این فیلم به جز عنوان رامبو و بازی بی رمق سیلوستره استالونه حرفی برای گفتن نداره
قسمت دوم جان ویک رو دوباره ببینید لذت بیشتری خواهید برد

رامبو اخرین خون  نلاش های هالیوود برای چنگ زدن و استفاده از برندهای قدیمی خودش رو  نشون میده 

تا بتونه از این کاراکترها دوباره استفاده کنه شاید یک کارگردان با ذوق گیر بیاد و بتونه فیلم خوبی بسازه
امتیاز پنج هم برای این فیلم زیاده


 

 


 

 Terminator: Dark Fate 
(نابودگر: سرنوشت تاریک)


وقتی قرار شد جیمز کامرون تو ساخت این فیلم شرکت داشته باشه امیدوار بودم فیلم سرو سامونی بگیره
از بس شخصیت جان کانر عوض شد داستان ارجینال ترمیناتور نابود شد کریستین بیل،جیسون کلارک
 فقط تنها چیزی که همیشه ثابت و در جای خودش خوب باقی مونده بود این بود که
 ترمیناتور همیشه ارنولد بوده و هیچ بازیگری نمی تونه جای پای اون بذاره
این فیلم یک ت و تغییر اساسی در کلیت داستان سری نابودگر بوجود اورده که مطمنا این
تغییرات به مذاق خیلی از طرفدارن این سری خوش نخواهد اومد
تغییراتی که شالوده و بنای اصلی سری ترمیناتو رو تغییر میده و جهان جدیدی رو بوجود میاره
و گرایش نه تری بوجود میاره و ترمیناتور به سوی فیلم هایی نه سوق پیدا می کنه
اگر داستان و شخصیت سازی درست و حسابی کار بشه هیچ ایرادی نیست ترمیناتور همیشه ارنولد بوده و هست
ولی وقتی تغییری به این بزرگی بوجود میاد باید از بازیگرانی استفاده کنند 
که توانایی و ابهت بازی در یک کاراکتر بزرگ و قوی رو داشته باشه نه هرکسی رو که سر راه دیدن بیارند
 نقش اصلی رو بهش بدن مگه سینمای وطنیه  هرکسی توانایی بازیگرشدن و خواننده شدن رو داره
نزدیک به شش فیلم ویک سریال از سری تابودگر ساخته شده هیچ کدوم نتونستند
جای ارنولد و لیندا همیلتون رو بگیرند هیچ کارگردانی جیمز کامرون نشد
چون سنگ بنای اصلی فیلم به خوبی و درستی بنا شده بود نقصی نداشته

 

 

این فیلم دو سه ایراد خیلی بزرگ و تا حدودی نابخشودنی داره واقعا تو ذوق بینده می خوره
اول اینکه بدترین انتخاب بازیگر سال ناتالی ریس برای نقش دنی راموس بود واقعا باور کردنی نیست
این بازیگربا این استایل برای این نقش انتخاب شده  فقط می تونم بگم ناامید کننده است
تنها دلیلی که میشه این انتخاب رو قابل فهم کرد اینه که شاید فامیل جیمر کامرون بوده
دوم گابریل لونا برای نقش ترمینیاتور مدل ریو یکی از انتخاب های بدی است ک جای هیچ حرفی نداره 
از نظر میمک صورت و بازی هیچ هیجانی در بازی این بازیگ ردیده نمیشه نه حس خشونت وجود داره نه انسانیت
تغییر غیر منطقی خط داستانی فیلم هم یکی از ایرادات بزرگ این فیلم بود
 بدون هیچ پیش زمینه ای اصالت این چندگانه رو ویران کردن حضور شخصیت های جدید هیچ ایرادی نداره
ولی وقتی قراره کاراکترهای اصلی رو برای ریبوت یک سری جدید نابود کنند ناراحت کننده میشه
نکته جالب این فیلم انتخاب مکنزی دیویس برای نقش گریس بود تنها نکته خوب این فیلم بود
بازیگر خیلی خوبی نشون داد از پس این نقش به خوبی بر اومده بود کم کاستی نداشت
انسانی نشون دادن کاراکتر ترمیناتور هم ایده بدی نبود ولی پرداخت درستی نداشت
اگر جوری زمینه سازی می کردن تا این تغییر رفتار قابل درک بشه جاب توجه می شد
جلوه های ویژه فیلم سکانس تعقیب و گریز فیلم هیجان انگیز و دیدنی کار شده بود
حضور دوباره لیندا همیلتون نفس تازه ای به این فیلم داده بود ولی نجات دهنده این فیلم نبود
فکر میکردم پایه و اساس فیلم حضور دوباره همیلتون باشه
تمام جذابیت و کشش و گیرایی فیلم هم بر عهده ارنولد بود که بودنش همیش این سری رو زنده نگه میداره
حضور جیمز کامرون تیم میلر سازنده دد پول هم نتونسته تازگی و هیجان تازه ای در ساختار داستانی
سری ترمینیاتور بوجود بیاره از همه اسم های بزرگی که در چنته داشتند برای موفقیت فیلم استفاده کردن
فقط حضور و ابهت ارنولد باعث شد فیلم تا حدودی دیدنی بشه 
دیدن دوباره ارنولد در نقش ترمیناتور دلیل خوبی برای دیدن این فیلمه فقط همین کافیه
من به این فیلم امتیاز پنج میدم

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

سرزمین سبز کانون فرهنگی سیستانیان دنیای نرم افزار و تکنولوژی بیایی و با ظهورت دل همه را خوشحال کنی | هاتِف | Shanice اينورتر دلتا c200 السلام علیک یا ابا صالح مهدی ...